سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 59
بازدید دیروز : 55
کل بازدید : 31886
کل یادداشتها ها : 154
خبر مایه


3 ) « اصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاذْکُرْ عَبْدَنَا دَاوُدَ ذَا الأیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ (17) إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَالإشْرَاقِ (18) وَالطَّیْرَ مَحْشُورَةً کُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ (19) وَشَدَدْنَا مُلْکَهُ وَآتَیْنَاهُ الْحِکْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ (20) وَهَلْ أَتَاکَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ (21) إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْکُمْ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَلا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ (22) إِنَّ هَذَا أَخِی لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِیَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَکْفِلْنِیهَا وَعَزَّنِی فِی الْخِطَابِ (23) قَالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِکَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَیَبْغِی بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُدُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاکِعًا وَأَنَابَ (24) فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِکَ وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ (25) یَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الأرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ (26 صاد) » . 

الف ) آیه ی 17 سوره ی صاد خطاب به پیامبر خاتم ص است تا در قبال گفتار و رفتارهای مشرکین زمانه؛ شکیبا باشد و داوود ع را که نیرومند بود و بسیار به درگاه خدا توبه و انابه می کرد یاد نماید.

   برآیند این آیه ی کریمه اینکه مومنین باید ضمن شکیبایی؛ به درگاه خداوند یکتا توبه و انابه نمایند هر چند که دارای قدرتی متفاوت از یکدیگر باشند. چرا که این مهم یعنی قدرت را خداوند بدانان داده است. پس نباید بدان مغرور شوند و یا راه طغیان از امر الاهی را در پیش گیرند؛ چرا که مرتبط با این موضوع و سرانجام این نافرمانی و در واقع پیشه نکردن تقوای الاهی با توجه به اینکه خداوند دانای به تمام امور؛ رسولانی را برایشان فرستاده بود؛ در بخش های مربوط به اقوام عاد و ثمود که در واقع شرح رسالت حضرت هود و حضرت صالح ع باشد؛ مستند به آیات خداوندی، مطالبی آورده شد.

ب ) با نظر داشت آیه ی 10 سوره ی سبأ، آیات 18-19 سوره ی صاد به رام کردن کوه توسط خداوند با داوود ع برای تسبیح حضرتش در بامدادان و شامگاهان و نیز گردآوردن پرندگان دور او اشاره دارد. و این همانطور که گذشت بدان معناست که همه چیز به تسبیح خداوند در اوقات شبانه روز مشغولند و لذا انسان به طور عام و مومنین به طور خاص به خاطر آمدن هدایت و ایمان آوردن؛ باید اینگونه باشند: «  سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یَقُولُونَ عُلُوًّا کَبِیرًا (43) تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا (44 اسراء)».   البته باز برابر کلام مقدس الاهی باید افزود که حتا " سایه های " این موجودات نیز علاوه بر تسبیح به حمدش؛ به سجده برای خدای یکتا در بامدادان و شامگاهان مشغولند: «وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ (15 رعد) » . و این بدان معناست که اگر انسانی از سر غفلت و یا کفر و شرک و یا اعراض از این کار سر باز زند؛ اما سایه اش به سجده برای او یعنی " الله " مشغول است. پس چه بهتر که خود صاحب سایه از اینگونه افراد نیز به این کار بپردازند.

پ ) آیه ی 20 سوره ی صاد به دیگر فضایل و نعمت های داده شده توسط خداوند به حضرت داوود ع اشاره دارد مبنی بر اینکه او را در پادشاهی نیرومند ساخت و به او فرزانگی و فصل الخطاب داد[1].  

ت ) در آیات 21 – 23 سوره ی صاد، خداوند یگانه ضمن مخاطب قرار دادن حضرت محمد ص در باره ی خبر و حکایت دو نفر که با هم دشمنی داشتند و در محراب بر حضرت داوود ع وارد شدند تا آنجا که او ترسید و آنان عرضه داشتند که نترس که ما دو دشمنی هستیم که برخی در حق برخی ستم کرده ایم و حال آمده ایم تا به " حق " میان ما حکم کنی بدون اینکه نسبت به کسی از ما ستم روا داری یا طرفداری هیچ یک از ما را بنمایی تا آن حد که به راه راست راهنمایی مان کنی؛ می افزاید که یکی از آن دو به عنوان شاکی به داوود ع عرضه داشت که برادر من نود و نه راس میش دارد و من یک راس میش، که با خطاب قهر آمیز گفته که این یک راس میش را هم به او واگذارم.

   برآیند این آیات کریمه اینکه پیامبر ص از این حکایت تا زمانی که به وی از جانب حضرت حق سبحانه و تعالی وحی نشده خبری نداشته است و دوم اینکه داوود ع هر چند دارای نیرومندی در مُلک و پادشاهیِ داده شده از سوی خداوند بوده، اما هر گز از ذکر خداوند در محراب عبادت و غیر آن غافل نبوده و سوم اینکه او علیرغم این پادشاهی، چون بشری بیش همانند بقیه نبوده، وقتی ناگهان کسانی بر او وارد می شده اند همانند همه از همنوعان می ترسیده و هیچ چیزی جز رحمت الاهی نمی توانسته کفایت ترس او را بنماید. و این بدان معناست که باید بپذیریم که هر آنچه از خوبی ها داریم از فضل خداست، واگر بدیها را انجام می دهیم به خاطر پیروی هوای نفس و وسوسه های شیطان است.

ث ) آیه ی 24 سوره ی صاد به چند و چون بیان حکم یا قضاوت حضرت داوود ع در رابطه با شکایت شاکی به شرح فوق ( مذکور در آیه ی 23 صاد) دارد مبنی بر اینکه آن حضرت پاسخ می دهد که همانا برادر تو به لحاظ خواسته اش که اضافه کردن یک راس میش تو به نود و نه راس میش اش باشد؛ به تو ستم روا داشته و همانا بسیاری از معاشران و شریکان به برخی دیگر ستم روا می دارند مگر کسانی که ایمان دارند و کارهای شایسته می کنند که این گروه هم اندک هستند. خداوند یکتا در ادامه ی آیه می فرماید که ناگاه داوود ع پس از این حکم ، گمان برد که در حال آزمایش الاهی است پس خیلی زود از پروردگارش که پروردگار جهانیان است آمرزش خواست و برایش به سجده افتاد و به درگاهش توبه و انابه کرد.

   حال با توجه به این آیه ی کریمه شاید این پرسش پیش بیاید که چرا خواستن آمرزش و چرا توبه کردن به درگاه حضرت حق از سوی داوود ع مرتبط با این کارش؟ مگر چه اشکالی در این حُکم او در رابطه با مسئله و شکایت طرح شده رخ داده که او اینگونه باید عمل نماید؟ برآیند این موضوع بر اساس این آیه ی کریمه ی  چیست؟ هر چند که لازم است گفته شود که انسان باید به خاطر تقصیر و قصورهایش از خداوند یکتا هر دم آمرزش بخواهد. اما در اینجا قصد بر این است که تا به لطف حضرتش دلیل این کار داوود ع مورد بررسی و نتیجه گیری واقع شود. چه آنکه اگر کسی توفیق گام برداشتن در راه خدا را با موردی همچون " حکم کردن به حق " میان دو یا چند نفر که به او مراجعه کرده اند پیدا نماید بایسته است که شکر گزار خداوند نیز باشد.

    در پاسخ باید به لطف و عنایت الاهی گفته شود: نخست اینکه بیان حکم داوود ع تنها پس از شنیدن شکایت یکی از آن دو دشمن یا دو برادر شاکی بوده و نه پس از بررسی و شنیدن توضیحات به اصطلاح طرف دیگر شکایت و یا در واقع توضیح خواستن از طرف دیگر دعوا که نظرش در رابطه با اظهارات برادرش به عنوان شاکی چیست؛ چه آنکه هر دو آنان پس از مراجعه ی ناگهانی به او در محرابش و پیش از طرح مطلب یا شکایتی از او خواسته بودند که بر اساس " حق " ؛ بدون ستم به هیچ یک از آنان، بین آنها حُکم کند. نهایت امر اینکه این حُکم داوود ع یعنی ستمگر دانستن مالک نود و نه راس میش، با بررسی شنیده ها و اظهارات دو طرف دعوا که به وی برای داوری بین شان آن هم بر اساس حق؛ مراجعه کرده بودند نبوده است بلکه همانطور که گفته شد بلافاصله پس از طرح موضوع از سوی یک طرف دعوا بوده است. و بنابراین با این توضیح می شود گفت آنچه که باعث شده که داوود ع پس از ظن به اینکه این یک امتحان الاهی است و حُکمش بر اساس " حق " نبوده؛ پس بلافاصله از خدا آمرزش می خواهد و با سجده کردن برای او به درگاهش توبه و انابه می کند. والله اعلم.

     البته باید به این امر هم به عنوان یک مومن اذعان کرد که هر چند این " ایمان " و " انجام کارهای شایسته " است که از ستم برخی شریکان و معاشران در امور بر برخی دیگر جلوگیری میکند؛ اما از تعداد آنها تنها خدای یکتا آگاه است چرا که این او است که همه را آفریده و به احوالاتشان در هر وضعیت و موقعیتی که باشند داناست و بنابراین مردم و مومنین باید تلاش نمایند که در تمامی امور این دو مقوله را مد نظر و ملاک عمل داشته باشند چرا که این ایمان و اعمال صالح است که رستگاری دو گیتی را به لطف الاهی برای عاملینش هر چند که اندک باشند، به همراه تقوای الاهی، بدنبال خود دارد و نه جز آن.



[1] - در معنای فصل الخطاب اینگونه آمده است: " آنچه بین حق و باطل را جدا کند. حکم به بینه یا سوگند " . فرهنگ فارسی به فارسی عمید. تهران 1357. موسسه انتشارات امیر کبیر. چاپ سیزدهم.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ